شما احتمالا در مورد آبراهام مازلو شنيده ايد. از تئوري او چه مي دانيد؟
يکي از مشهورترين روانشناسان قرن
بيستم، آبراهام مازلو
بود. امروزه، مازلو را بيشتر به اين خاطر به ياد مي آوريم که او فرضيه اي مبتني بر
سلسله مراتب نيازهاي انسان ارائه کرده است.
در هرم سلسله مراتب نيازهاي
انسان، اولين نياز، نيازهاي فيزيولوژي هستند که شامل چيزهايي مثل غذا، آب، خواب و اکسيژن
مي باشند( نيازهاي
اساسي براي بقاي زندگي ما). مثلا شخصي که گرسنه است، علاقهاي براي انجام کارهاي ديگر ندارد و انرژي خود را
صرف به دست آوردن نياز اساسي خويش يعني
غذا مي کند.
در
دومين سطح هرم مازلو
احساس امنيت قرار دارد. ما به محيطي ثابت
و امن
نيازمنديم تا ما را در برابر عوامل وخطرات محافظت کند و محيطي قابل
پيش بيني براي ما فراهم آورد. زماني که نياز امنيت ما برآورده شد، احساس راحتي، امنيت، و آرامش مي کنيم.
سطح بعدي
نيازهاي ما، احساس تعلق و دوست داشتن است. اگر نياز ما به عشق و تعلق برآورده
نشود، احساس بي ارزشي، پوچي و تنهايي مي کنيم. اگر نياز به عشق ما برآورده شود احساس گرمي،انرژي
احياشده،و يگانگي ميکنيم.
درسطح چهارم نياز به عزت نفس قرار دارد. يعني ذهنيتي که از خود داريم و ارزشي که براي خود قائليم. اول اينکه تمايل به شايسته بودن و انجام دستاوردهاي فردي داريم و
دوم اينکه نيازمند قدرداني و به رسميت شناختن از طرف ديگران هستيم. زماني که اين
نيازها برآورده شدند، احساس
اعتماد به نفس،تبحرو با ارزشي مي کنيم.
مازلو به اين چهار سطح از نيازهاي
انسان، به عنوان نيازهاي کمبود (D) اشاره کرده است.
زيرا اين سطوح وضعيتي را توصيف مي کند که شخص در تلاش است تا کمبود انها را برطرف نمايد. تا زمانيکه
اين نيازها برآورده نشوند، افراد به سطح بعدي، يعني بالاترين
سطح هرم وخودشکوفايي نمي رسند.
خود
شکوفايي يعني به حداکثر رساندن تواناييهاي بالقوه هر فرد.
بعضي از خصوصيات افراد خودشکوفا به شرح زير است:
همه ما خواهان اين هستيم که کودکاني با اين
خصوصيات تربيت کنيم.
چرا بايد به کودکان خود کمک کنيم تا به بالاترين سطح
اين هرم برسند؟
در حال حاضر ما در جامعه اي زندگي نمي کنيم که
بخواهيم خود را از شر طاعون نجات دهيم،
يا محصولات خود را از خشکسالي حفظ کنيم، و يا معامله پاياپاي انجام دهيم. و يا پناهگاه خود را
در غاري
بنا کنيم. مردمي که در جامعه مدرن امروزي زندگي ميکنند، به طور کلي از امکانات زيادي
بهره مندند، و از
زندگي اجتماعي قابل قبولي برخوردارند.
مازلو اظهار مي کند که" من معتقدم شخص
خودشکوفا، فرد معمولي
نيست که چيزي به او
اضافه شده، بلکه بيشتر، فردي معمولي است که چيزي از دست نداده است.
ما مي توانيم با برآورده کردن نيازهاي اوليه
کودکمان آنها را به گونه اي تربيت کنيم که کارهاي خارق العاده اي در جامعه انجام
دهند.
مسلما
ما بايد براي فرزندانمان غذا، لباس، خانه،
حمام فراهم کنيم، تا آنها
احساس سلامت و امنيت کنند. ما همچنين مي توانيم به آنها عميقا عشق بورزيم. ما بايد از خصوصيات و غرايز در
حال رشد آنها حمايت کنيم. از انتخابهاي آنها پشتيباني کنيم. ما بايد شخصيت آنها
را تاييد کنيم. به آنها يادآوري کنيم که آنها منحصر به فرد، ارزشمند، باهوش، شجاع،
ماجراجو، و شايسته هستند.
با گفتن جمله هاي ساده مثل"من به تو افتخار
مي کنم" و يا" من شجاعت تو را تحسين مي کنم " احساس ارزشمندي در آنها ايجاد کنيم.
ما
بايد ذهن آنها را به چالش بکشيم. ازآنها
بپرسيم چه ميخواهند و چرا؟
مثلا" چرا دوست دارند، خودشان ناهار شام را
آماده کنند؟" ويا " چرا از سرسره بيشتر از تاب خوردن، خوششان مي آيد". چرا دوست دارند کارت
جمع آوري کنند و از کارت بازي چه چيزي گيرشان ميآيد؟
ما بايد آنها را به دوستي و ارتباط تشويق کنيم.
ما مي دانيم که خيلي از دوستانمان مي آيند و مي روند،
در حالي که برخي از آنها براي مدت طولاني تري دوست باقي ميمانند. هيچکدام از ما
بدون دوستان خود، نميتوانستيم آنچه اکنون هستيم، باشيم، بنابراين
بايد ارتباطات دوستي کودکانمان را مورد تحسين
قرار دهيم. هنگامي که نيازهاي اوليه کودکان برآورده شد، کودکان آزادانه به
سمت پيشرفت حرکت ميکند. زمانيکه چهار سطح از نيازهاي اوليه کودکان تامين شد، آنها به بالاترين سطح که همان
خودشکوفايي است مي رسند.
بنابراين روياي
تغيير دادن جهان را در سر مي پرورانند و در نهايت به روياي خود جامه عمل عمل مي پوشانند.
درباره این سایت